-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:7596 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

آيا در قرآن، خداوند دربارة معايبي كه به انسان داده، چيزي فرموده است; زيرا هر چند ارث هر صفتي را تعيين ميكند، ولي باز هم هر عملي به قدرت خداوند است؟

خداي متعال دربارة خلقت انسان ميفرمايد: خَلَقْنَا الاْ سًِنسَـَنَ فِيَّ أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ ;(تين،4) ما انسان را در بهترين صورت و نظام آفريديم.

تقويم به معني در آمدن چيزي به صورت مناسب، و نظام معتدل و كيفيت شايسته است، و گستردگي مفهوم آن اشاره به اين است كه خداوند را از هر نظر موزون و شايسته آفريد; هم از نظر جسمي و هم از نظر روحي و عقلي; چرا كه هر گونه استعدادي در وجود او قرار داده و او را به پيمودي قوس صعودي بسيار عظيمي آماده ساخته و با اين كه انسان جرم صغيري است، عالم كبير را در او جا داده و آن قدر شايستگيها به او بخشيده كه لايق خلعت وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِيَّ ءَادَم;(اسرأ،70) ما فرزندان آدم را كرامت و عظمت بخشيديم شده است.

بنابراين، ساختار جسماني و روحاني انسان در بهترين شكل آفريده شده است و هر نقص و عيبي چه روحاني و چه جسماني در انسان ديده شده، همه آنها ناشي از تأثير عوامل بيروني است. انسان فطرتاً پاك و سالم است، ولي وقتي در سيستم اسباب و مسببات قرار ميگيرد، متأثر شده و چه بسا تحت عوامل و اسباب مخرّب گرفتار عيب و نقصي شود و البته بايد توجه داشت كه وجود رابط علت و معلولي و سبب و مسببي در نظام خلقت و براي تكامل و ارتقاي بشر، امري ضروري و اجتنابناپذير است.

خداي متعال در ادامة همان آيه ميفرمايد: ثُمَّ رَدَدْنَـَهُ أَسْفَلَ سَـَفِلِينَ ;(تين،5) يعني انسان با تمام امتيازاتي كه دارد اگر از مسير حق منحرف شود، چنان سقوط ميكند كه به اسفل السافلين(پايينترين مرحله) ميرسد.(ر.ك: تفسير نمونه، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 27، ص 144، دارالكتب الاسلامية.)

در آيات ديگر نيز، معايبي را براي انسان بر ميشمارد، مانند: وَ كَانَ الاْ سًِنسَـَنُ عَجُولاً;(اسرأ،11); وَ كَانَ الاْ سًِنسَـَنُ كَفُورًا ;(اسرأ،67); كَانَ الاْ سًِنسَـَنُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلاً;(كهف،54); إِنَّهُو كَانَ ظَـلُومًا جَهُولاً;(احزاب،72); إِنَّ الاْ سًِنسَـَنَ لَكَفُورٌ مُّبِينٌ ;(زخرف،15); إِنَّ الاْ سًِنسَـَنَ خُلِقَ هَلُوعًا # إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا # وَ إِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا ;(معارج،19ـ21); إِنَّ الاْ سًِنسَـَنَ لَيَطْغَيََّ ;(علق،6) و...

جمعبندي اين آيات و آيات ديگر كه انسان را ميستايد مانند آيه 4 سوره تين خَلَقْنَا الاْ سًِنسَـَنَ فِيَّ أَحْسَنِ تَقْوِيم و آية 70 سورة اسرأ: ما بني آدم را گرامي داشتيم و خشكي و دريا را جولانگاه آنها قرار داديم و از روزيهاي پاكيزه به او بخشيديم و بر بسياري از مخلوقات خود فضيلت و برتريش داديم ...وَ فَضَّلْنَـَهُمْ عَلَيَ كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً چنين است كه خداوند نيروها و غرايز و صفاتي در انسان آفريده است كه اينها بالقوه وسيلة تكامل و ترقي و سعادت او محسوب ميشوند; بنابراين، صفات و غرايز مزبور ذاتاً بد نيست، بلكه وسيلة كمال است: امّا هنگامي كه همين صفات در مسير انحرافي قرار گيرد و از آن سوء استفاده شود، ماية نكبت و بدبختي و شر و فساد خواهد بود.

براي مثال حرص نيرويي است كه به انسان اجازه نميدهد به زودي از تلاش و كوشش باز ايستد و با رسيدن به نعمتي سير شود، اين يك عطش سوزان است كه بر وجود انسان مسلط است، اگر اين صفت در مسير تحصيل علم و دانش به كار افتد و انسان حريص در علم و يا به تعبير ديگر تشنه و عاشق بي قرار علم باشد، مسلماً ماية كمال او است; اما اگر در مسير مادّيات به كار افتد، ماية شر و بدبختي و بخل ميگردد، به تعبير ديگر، اين صفت شاخهاي از حب ذات است و ميدانيم حب ذات چيزي است كه انسان را به سوي كمال ميفرستد، امّا اگر در مسير انحرافي واقع شود به سوي انحصارطلبي و بخل و حسد و مانند آن پيش ميرود.

در نتيجه انسان بسته به چگونگي تعامل و ارتباطش با محيط و ديگران، به صفات خوب يا بد متصف ميشود و در اصل آفرينش او، شر و عيبي راه ندارد.

گرچه انتقال برخي از صفات و يا درصدي از آنها، طبق قوانين حاكم بر نظام طبيعت، ارثي است، ولي بايد توجه داشت كه همين قوانين نيز به ارادة پروردگار جريان مييابد و اگر اراده خدا و قدرت او نبود، هيچ اراده و فعلي از انسان صادر نميشد و هيچ تحرّكي، در جهان اتفاق نميافتاد; بنابراين، رابطه ارث و ارادة پروردگار طولي است; يعني خدا اراده كرده و قضا و قدر او بر اين تعلق گرفته كه مثلاً قانون ارث بتواند ناقل برخي صفات به فرزند باشد.(ر.ك: عدل الهي، استاد مطهري، بخش سوم (تبعيضها).)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.